Search
Close this search box.
تعریف استراتژی به زبان ساده + بررسی انواع استراتژی

تعریف استراتژی به زبان ساده + بررسی انواع استراتژی

راهنمای مطالعه
در این مقاله از وب‌سایت تودی به تعریف مفهوم استراتژی و معرفی انواع استراتژی در کسب و کار پرداختیم. در نتیجه، می‌توان استراتژی را به عنوان یک برنامه کلی و بلندمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در مواجهه با شرایط محیطی مشخص تعریف کرد. این برنامه‌ریزی شامل انتخاب تصمیمات و اقداماتی است که به تحقق اهداف مشخص و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان کمک می‌کند.

استراتژی یکی از مفاهیم مهم و گسترده در حوزه مدیریت، عملکرد سازمانی و حتی زندگی شخصی است. در واقع، استراتژی به عنوان یک راهبرد کلی برای تعیین و تحقق اهداف در نظر گرفته می‌شود. در اصطلاح ساده، استراتژی یک طرح عمل است که برای دستیابی به یک هدف مشخص انتخاب می‌شود. در این مقاله از وب‌سایت تودی ضمن پاسخ به این سوال که استراتژی یعنی چه؟ به بررسی انواع استراتژی در سازمان می‌پردازیم تا مدیران موفق به اخذ تصمیم‌های استراتژیک شوند و با داشتن استراتژی سازمانی امکان تحقق اهداف سازمان و کسب و کار نیز برای آنها فراهم شود.


استراتژی چیست؟


مفهوم استراتژی به معنی نقشه راه در سازمان است؛ همچنین معنی استراتژی به فارسی معادل راهبرد می‌شود که براساس شرایط در کسب و کارها تغییر می‌کند. استراتژی به انگلیسی strategy و همانطور که پیش از این بیان شد معادل فارسی استراتژی نیز برنامه ریزی یا راهبرد می‌شود. اما مفهوم استراتژی یعنی چه؟ تعریف استراتژی به زبان ساده و جامع به معنای برنامه‌ریزی و راهبردی است که برای دستیابی به اهداف و رسیدن به نتایج موردنظر در مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌های مختلف تعیین می‌شود. در واقع، استراتژی نقشی مهم در هدایت و تنظیم عملکرد سازمان‌ها، افراد، یا حتی یک فرد به عهده دارد. این مفهوم به دسته‌بندی و ترتیب دادن اقدامات، منابع و منابع انسانی به گونه‌ای که مطابق با اهداف کلان و مسیر مشخصی که انتخاب شده‌اند، استوار باشد، می‌پردازد. جک ولش مدیر جنرال الکترونیک استراتژی را به این صورت تعریف می‌کند: استراتژی به معنی اتخاذ تصمیم روشن و واضح در خصوص نحوه رقابت با دیگران است. همچنین مایکل پوتر نیز به این گونه استراتژی را تعریف می‌کند: استراتژی یعنی کارهایی که دیگران انجام می‌دهند را با منابع کمتر انجام دهیم و کارهایی که دیگران انجام نمی‌دهند را انجام دهیم. تعاریف متعددی از استراتژی وجود دارد و به طور کلی می‌توان آن را به عنوان راهنمایی برای انجام دادن چیزهایی که می‌خواهیم انجام دهیم و نحوه تحقق آنها بیان کرد.

استراتژی چیست؟
استراتژی چیست؟


تاریخچه شکل گیری استراتژی


ریشه کلمه استراتژی از واژه strategia به معنی مدیریت نظامی گرفته شده است. در واقع تاریخچه شکل‌گیری استراتژی به گذشته‌ی دور باز می‌گردد. در طول تاریخ، مفهوم استراتژی و تجربه در ارتباط با آن پیوند عمیقی با جنگ‌ها، سیاست‌ها، تجارت و مدیریت منابع داشته است. در ادامه چندین مرحله کلیدی از تاریخچه شکل‌گیری استراتژی را بررسی می‌کنیم: تاریخ نظامی: مفاهیم استراتژی به طور اصلی از تجربیات نظامی نشأت گرفته‌اند. روش‌های جنگیدن و فتح سرزمین‌ها در طول تاریخ نیازمند برنامه‌ریزی و استراتژی بوده‌اند. از این زمان، استراتژی به معنای انتخاب بهترین راه‌ها برای دستیابی به اهداف در شرایط مختلف به کار گرفته می‌شود. تجارت و اقتصاد: در دوران تجارت اولیه، استراتژی به معنای انتخاب روش‌هایی برای افزایش سود و کاهش ریسک معاملات استفاده می‌شد. از جمله، تجارت‌های بین قاره‌ای و تشکیل کاروان‌ها برای افزایش امنیت تجارت نمونه‌هایی از استراتژی‌های تجاری هستند. تاریخ سیاست: در دوران تاریخی، رهبران و امپراتوری‌ها برای حفظ و توسعه قدرت خود از استراتژی‌های مختلفی استفاده کرده‌اند. این شامل استفاده از اطلاعات جاسوسی و استفاده از نیروی نظامی برای تحقق اهداف سیاسی است. به طور کلی، تاریخ استراتژی نشان می‌دهد که این مفهوم از زمان‌های قدیمی تا امروز در حیات انسانی و توسعه جوامع تأثیرگذار بوده است و به شکل‌های مختلف در زمینه‌های مختلف ارتقا یافته است.


تعریف استراتژی از دیدگاه مایکل پورتر


در این بخش به با تعریف استراتژی از دیدگاه پورتر به این سوال پاسخ می دهیم که استراتژی های عمومی پورتر چیست؟ مایکل پورتر از جمله متفکران، نظریه پردازان و نویسندگان علم استراتژی است که استراتژی را به این گونه تعریف می کند: استراتژی یعنی کاری را که دیگران انجام می دهند بتوان با منابع کمتری انجام داد و کارهایی را که دیگران موفق به انجام آن نمی شوند یا کاری که غیر از ما نتواند انجام دهد را انجام دهیم. استراتژی های عمومی پورتر به عنوان چارچوب مفید و تدوین استراتژی‌های موفق عبارتند از: هزینه پایین: در این استراتژی، سازمان تلاش می‌کند تا هزینه‌های تولید و عملیاتی خود را به منظور ارائه محصولات و خدمات با قیمت پایین‌تر نسبت به رقبا یا افزایش حاشیه سود خود به حداقل برساند. این استراتژی معمولاً به عنوان رهبری در هزینه شناخته می‌شود. تمایز: در این استراتژی، سازمان سعی می‌کند تا محصولات یا خدمات خود را از رقبا متمایز کند تا مشتریان را جلب کند و موقعیت رقابتی قوی‌تری را برای خود بوجود آورد. این شامل توسعه ویژگی‌ها، کیفیت، برندینگ، خدمات مشتری و سایر عوامل است که مشتریان را به سوی محصولات و خدمات خود جذب می‌کند. هدفمندسازی بازار: در این استراتژی، سازمان تلاش می‌کند تا با تمرکز بر روی یک بازار خاص یا گروهی خاص از مشتریان، موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشد و به سودآوری بیشتری دست یابد. رقابت در بازار: در این استراتژی، سازمان تلاش می‌کند تا با ورود به یک بخش جدید از بازار یا تغییر بازارهای موجود، سهم بازار خود را افزایش دهد. این شامل توسعه محصولات جدید، تولید بهتر و یا استفاده از فرصت‌های نوآوری است. رقابت از طریق کاریابی: در این استراتژی، سازمان تلاش می‌کند تا با ارائه محصولات و خدمات به شیوه‌ای منحصر به فرد و خلاقانه، موقعیت رقابتی خود را تقویت کند و مزیت رقابتی بیشتری نسبت به رقبا داشته باشد.


پارامترهای مهم در تدوین یک استراتژی خوب کدام‌اند؟


در این بخش برای پاسخ به این سوال‌ها که نقشه استراتژی چیست؟ روش های پیدا کردن استراتژی خوب چیست؟ به پارامترهای مهم در تدوین استراتژی پرداخته‌ایم. براساس گفته بنجامین ترگو موسس شرکت مشاوره جهانی کپنر- ترگو تدوین استراتژی در پنج مرحله صورت می‌گیرد که در ادامه آنها را بررسی کرده‌ایم:



  • جمع آوری اطلاعات و تحلیل دانش استراتژیک


برای تعیین استراتژی ابتدا باید بدانیم به دنبال چه اطلاعاتی هستیم؟ تا با دسترسی به اطلاعات مختلف از داده‌های مفید استفاده کنیم و اطلاعات دیگر را نادیده بگیریم. با دقت در محیط داخلی کسب و کار بررسی کنید که تغییرات سیاسی، اقتصادی و … چقدر بر کار شما تاثیر دارد؟ و فرآیندهای موثر بر خریداران را شناسایی کنید و در ادامه اطلاعات درونی کسب و کار خود را نیز بررسی کنید تا بدانید چه محصولاتی را فروش خوبی دارد یا بالعکس؛ سپس استراتژی های قبلی را ارزیابی کنید تا ببینید چقدر در اجرای آنها موفق بوده‌اید. در نتیجه با جمع آوری اطلاعات در این مرحله با شناخت از محیط خارجی و بیرونی موارد لازم برای کسب موفقیت را شناسایی کنید و موانع را نیز تعیین کنید.



  • تدوین استراتژی


در این مرحله نیاز به تدوین استراتژی داریم تا با تعیین چارچوب زمانی برای تحقق استراتژی یک بازه زمانی تعریف شود و در قالب ارزش‌های سازمان باشد.با شناخت باورها و ارزش‌های اصلی سازمان می‌توانید نیروی محرک را مشخص کرده و محصولات و بازارهای هدف را با آن همسو کنید. در واقع نیروی محرک محصولات یا خدمات موفق سازمان است. در ادامه با تهیه ماتریس محصول/ بازار، محصولات فعلی بهبود می‌یابد و بازار فعالی اصلاح می‌شود. در نتیجه نقشه راهی برای تهیه نمای استراتژیک خواهید داشت.



  • برنامه‌ریزی پروژه


در مرحله سوم براساس استراتژی اقدام به برنامه‌ریزی پروژه می‌شود تا بر طبق ماتریس محصول/ بازار لیستی از پروژه‌های کلیدی تهیه کرده و اولویت‌بندی می‌شود تا این پروژه‌های کلیدی به عنوان برنامه‌های عملیاتی استراتژی در نظر گرفته شود.



  • اجرای استراتژی


اجرای استراتژی مهم‌ترین مرحله در تدوین استراتژی است که با دقت به جزئیات پروژه اقدام به تعریف پروژه کرده و اما باید دقت کنید که فرهنگ سازمانی با استراتژی هم سو باشد. همچنین به این موضوع نیز دقت کنید که تصمیماتی که برای محصولات، خدمات و بازار هدف اتخاذ شده با ارزش‌های سازمانی همخوانی داشته باشد. در نتیجه به اهداف اجرایی دفت کنید تا در دستیابی به اهداف استراتژیک کمک‌کننده باشد، زیرا با اجرای اشتباه استراتژی بی‌‌نتیجه می‌ماند.



  • کنترل و بازبینی استراتژی


مرحله نهایی در تدوین استراتژی کنترل و بازبینی استراتژی است. با کنترل استراتژی از مسیر درست آن مطمئن شده و می توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا پروژه ها در موعد مقرر تمام می شود و می‌توان به نتایج مد نظر دست یافت؟ در صورت مشاهده تغییرات نیاز به بازنگری در تصمیمات قبلی وجود دارد. بنابراین لازم است استراتژی را با شرایط جدید تنظیم کنید.

پارامترهای مهم در تدوین یک استراتژی خوب کدام‌اند؟
پارامترهای مهم در تدوین یک استراتژی خوب کدام‌اند؟


تفاوت استراتژی و استراتژیک در معنا و مفهوم چیست؟   


استراتژیک با هدف خلق آینده مطلوب به عنوان پسوند به عوامل دیگر اضافه می‌شود و به طور مقال مدیریت استراتژیک اشاره به نوعی از مدیریت دارد که در خلق آینده سهیم است و با آینده‌نگری آگاهانه اقدامات و راهبردهای مشخصی برای آن انجام می شود. اما در مقابل استراتژی اشاره به روش مشخص و از پیش تعیین شده ای دارد برای دستیابی به اهداف به کار گرفته می شود. در ادامه در قالب برخی تعاریف تفاوت‌های استراتژی و استراتژیک را بیان کرده‌ایم:



  • استراتژی به معنای برنامه‌ریزی یا راهبردی است که برای دستیابی به اهداف مشخصی در مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌ها تعیین می‌شود.

  • استراتژی به عنوان یک طرح کلی برای رسیدن به اهداف مشخص مورد استفاده قرار می‌گیرد. و می‌تواند در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد، از جمله عملیات نظامی، تجارت، مدیریت سازمانی و ..

  • استراتژیک ویژگی‌ها، فرآیندها و تصمیماتی را توصیف می‌کند که به تدوین و اجرای استراتژی‌ها مرتبط است.

  • اصطلاح استراتژیک معمولاً به عنوان وابسته به برنامه‌ریزی بلندمدت و تصمیم‌گیری‌های مهم در سطح سازمان یا سطوح بالاتر مدیریتی استفاده می‌شود.

  • استراتژیک به مطالعه اهداف و مسیرهای مورد نیاز برای رسیدن به اهداف می‌پردازد و تأکید بر تعیین جهت‌ها و اولویت‌های استراتژیک دارد.


معرفی انواع استراتژی از دیدگاه‌های مختلف


استراتژی‌ها در زمینه های مختلف تعریف شده‌اند که در ادامه به بررسی هر یک از آنها پرداخته‌ایم:


استراتژی سازمانی


سازمان های کوچک و بزرگ که برای گسترش کسب و کار خود مشغول تولید محصول و ارائه خدمات هستند و از این رو نیاز به استراتژی سازمانی دارند تا در بازار رقابتی حضور پررنگی داشته باشند. اما این استراتژی های سازمان چیست ؟ یا به نوعی استراتژی کلان سازمان چیست که سازمان‌ها در راستای تحقق اهداف خود آنها را به کار می گیرند. استراتژی سازمانی به عنوان یک برنامه طولانی‌مدت برای رسیدن به اهداف کلان و تعیین جهت کلی سازمان در محیطی رقابتی، متغیر و پویا تعریف می‌شود. این استراتژی شامل تصمیمات مهمی است که توسط مدیران و رهبران سازمان در مورد جهت و رویکرد کلی سازمان اتخاذ می‌شود و تمامی فعالیت‌ها و تصمیمات سازمان را هدایت می‌کند.


استراتژی رقابتی     


استراتژی رقابتی به برنامه‌ریزی و تصمیماتی اطلاق می‌شود که یک سازمان برای پیشبرد و تقویت موقعیت خود در بازار و در مقابل رقبا اتخاذ می‌کند. این استراتژی‌ها برای ایجاد و نگهداری مزیت رقابتی برای سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر، استراتژی رقابتی به تلاش سازمان برای جلب مزیت نسبی در بازار اشاره دارد. این استراتژی‌ها ممکن است شامل تخصص در هزینه، تمایزی و یا تمرکز بر روی بازارهای خاص باشند. هدف از استراتژی رقابتی افزایش درآمد، بهبود نرخ سودآوری، افزایش سهم بازار و حفظ یا تقویت جایگاه سازمان در صنعت است.


استراتژی رشد


استراتژی رشد برای رشد و توسعه کسب و کار استفاده می‌شود. در واقع در شرایطی که سازمان با استفاده  از همه پتانسیل‌های خود نیاز به منابع و سرمایه موجود در بازار دارد باید از استراتژی رشد کمک بگیرد. استراتژی رشد به دو دسته استراتژی تمرکز و استراتژی تنوع تقسیم می‌شود. استراتژی تمرکز به تولید محصول خاص تمرکز دارد تا واحدهای تولید و توزیع را با خود هماهنگ کند. در مقابل استراتژی تنوع مواقعی که سازمان خطوط تولید خود را وارد صنعت مشابه صنعت کنونی خود کند به کار می‌رود.


استراتژی نوآوری    


استراتژی نوآوری زمینه را برای خلق ایده و نوآوری با کمک هزینه سازمان فراهم می‌کند . این استراتژی مستقل از سایر استراتژی‌های سازمان اما همسو با اهداف برنامه‌ریزی می‌شود. در این استراتژی ابتدا اهداف و روش استراتژی تعریف می شود و سپس با شناخت بازار هدف و رقبا، به توسعه توانایی‌های سازمان اقدام می‌شود و در نهایت استراتژی نوآوری پیاده‌سازی می‌شود.


استراتژی بازاریابی


استراتژی مارکتینگ چیست؟ استراتژی بازاریابی یک برنامه کلی و معین است که توسط سازمان برای جذب مشتریان، افزایش فروش و افزایش شناخت برند و محصولات خود تدوین می‌شود. این استراتژی‌ها بر اساس آنالیز بازار، رقبا و محصولات همچنین با توجه به هدف‌های بازاریابی و منابع موجود سازمان تدوین می‌شوند. برای موفقیت استراتژی بازاریابی می‌توان از رویکردها و تکنیک‌های مختلف از جمله استراتژی بازاریابی ویروسی و استراتژی بازاریابی محتوا استفاده کرد. استراتژی بازاریابی ویروسی یا دهان به دهان که به صورت وسیعی در فضای دیجیتال صورت می گیرد امروزه به صورت تبلیغ و آموزش بازاریابی کسب و کار در شبکه‌های اجتماعی مشاهده می‌شود. بازاریابی محتوا نیز با تولید محتوای متنی، تصویری یا ویدئویی محصول یا خدمات کسب و کارها را تبلیغ می‌کند.


استراتژی مدیریت ریسک


استراتژی مدیریت ریسک شامل برنامه‌ها و اقداماتی است که صاحبان کسب و کار و سرمایه‌گذاران اقدام به شناسایی ریسک‌ها می‌کنند و با استفاده از استراتژی مدیریت ریسک بخش قابل توجهی از این ریسک‌ها را کاهش می‌دهند. اما موثرترین و مفیدترین استراتژی مدیریت ریسک چیست؟ کلیدی‌ترین روش استراتژی مدیریت ریسک شامل چهار مرحله اصلی است که عبارتند از: پذیرش، انتقال، اجتناب و کاهش می‌شود. در مرحله پذیرش یا قبول ریسک های سرمایه‌گذاری از ضررهای احتمالی پیشگیری می‌شود. مرحله انتقال برای انتقال ریسک سرمایه‌گذاری به شخص ثالث است. مرحله اجتناب برای جلوگیری از سرمایه‌گذاری در دارایی با ریسک بالقوه بکار می‌رود. در نهایت کاهش برای کاهش پیامدهای مالی سرمایه‌گذاری خطرناک کمک می‌کند.


استراتژی فرهنگی   


استراتژی فرهنگی یکی دیگر از انواع استراتژی‌های سازمانی است که به سیاست‌ها، مقررات، ارزش‌ها، باورها، رفتارها و روابط داخلی که هویت و فرهنگ سازمان را شکل می‌دهند، اشاره دارد. این استراتژی‌ها بر اساس اهداف و ارزش‌های سازمان تدوین می‌شوند و به ایجاد و تقویت یک فرهنگ سازمانی مطلوب و منحصر به فرد کمک می‌کنند.


استراتژی اقتصادی  


سازمان‌ها برای توسعه اقتصادی استراتژی‌های اقتصادی بخصوصی را در پیش می‌گیرند که به سه مورد: استراتژی پولی، استراتژی اقتصاد باز و استراتژی اقتصاد سبز تقسیم می‌شود. استراتژی پولی با تاکید بر رشد بخش خصوصی بر فعالیت و ثبات آن اشاره دارد. در مقابل استراتژی اقتصاد باز بر عوامل خارجی تاکید دارد. در اقتصاد باز با توجه به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و با تکیه بر مبادله ارز به شکوفایی اقتصادی می‌اندیشد. استراتژی اقتصاد سبز نیز بر توسعه کشاورزی تاکید دارد.


استراتژی نظامی


یکی از سوالات در خصوصی انواع استراتژی این است که استراتژی لجستیک چیست؟ استراتژی جنگی چیست؟ استراتژی تهاجمی چیست؟ برای پاسخ به این سوالات نیاز داریم تا تعریفی از استراتژی نظامی داشته باشیم. از دیرباز استقرار نیروها و فریب دشمن از جمله استراتژی‌های نظامی است که در سازماندهی نظامی کاربرد دارند. اما با تغییر ماهیت جنگ انواع دیگری از استراتژی نظامی از جمله استراتژی دفاعی، استراتژی حفاظتی، استراتژی مداخله‌ای و … روی کار آمدند.


استراتژی معاملاتی


استراتژی معاملاتی به اجرای صحیح معاملات خرید و فروش در بازارهای مالی اشاره دارد که در صورت نداشتن استراتژی مناسب می‌تواند بازی خطرناکی باشد. معامله در بورس و داشتن استراتژی معاملاتی که با تفکر و تحلیل تدوین شده است از جمله استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال، استراتژی معاملاتی فارکس می‌تواند وضعیت آینده سازمان را در بازار نشان دهد. با تدوین صحیح استراتژی معاملاتی می‌توانید اطمینان کنید که مدیریت ریسک و سرمایه کار آسانی است. در واقع  از طریق استراتژی معاملاتی در بورس به صورت هدفمند در بازار رشد می‌کنید.

معرفی انواع استراتژی از دیدگاه‌های مختلف
معرفی انواع استراتژی از دیدگاه‌های مختلف


تفاوت استراتژی کلاسیک و مدرن


تفاوت‌های اصلی بین استراتژی‌های کلاسیک و مدرن به طور کلی به عوامل متعددی مانند فناوری، شرایط اقتصادی، تغییرات اجتماعی و تکامل مفهوم استراتژی در طول زمان برمی‌گردد. در ادامه به برخی از این تفاوت‌ها اشاره می‌شود:



  • رویکردهای فراگیر:


   – استراتژی‌های کلاسیک معمولاً به تأکید بر تصمیم‌گیری مرکزی و ساختار سلسله مراتبی توجه دارند.    – استراتژی‌های مدرن بیشتر به ساختارهای انعطاف‌پذیرتر، فرآیندهای مشارکتی و استفاده از تکنولوژی برای تسهیل ارتباطات و تصمیم‌گیری پیشرفته متمایل هستند.



  • موازنه بین پایداری و انعطاف‌پذیری:


   – استراتژی‌های کلاسیک معمولاً بیشتر به پایداری و محافظه‌کاری تمایل دارند و ممکن است با مواجهه با تغییرات سرعت بخشیده نشوند.    – استراتژی‌های مدرن به موازنه بین پایداری و انعطاف‌پذیری توجه دارند و تلاش می‌کنند تا به سرعت به تغییرات محیطی و نیازهای بازار واکنش نشان دهند.



  • استفاده از فناوری:


   – استراتژی‌های مدرن معمولاً از فناوری‌های نوین مانند اینترنت، هوش مصنوعی، تحلیل داده‌ها، و رباتیک بهره می‌برند تا بهبود عملکرد، کارآیی و نتایج را ایجاد کنند.    – استراتژی‌های کلاسیک به شیوه‌های قدیمی‌تر و فناوری‌های کمتر تکیه دارند.



  • محوریت از بالا به پایین یا از پایین به بالا:


   – استراتژی‌های کلاسیک بیشتر از بالا به پایین هستند، به این معنی که تصمیمات از سطح مدیریت توزیع می‌شوند.    – استراتژی‌های مدرن بیشتر از پایین به بالا هستند، به این معنی که ایده‌ها و تصمیمات از پایین سازمان به سمت مدیریت ارتقا می‌یابند.



  • توجه به مشتری و بازار:


   – استراتژی‌های مدرن بیشتر به تمرکز بر مشتری و نیازهای بازار توجه دارند و سعی می‌کنند تا با ارائه محصولات و خدماتی که به این نیازها پاسخ دهند، رقابت را برنده شوند.    – در مقابل، استراتژی‌های کلاسیک بیشتر بر روی فرآیندها و عملکرد داخلی سازمان تمرکز می‌کنند.


منظور از مدیریت استراتژی چیست؟ 


مدیریت استراتژی به معنای برنامه‌ریزی، اجرا و پایش راهبردها و اهداف بلندمدت یک سازمان است. این فرایند شامل تدوین استراتژی‌های کلان، تبیین اهداف، تعیین راهبردها، تخصیص منابع، انجام فعالیت‌ها و ارزیابی عملکرد می‌شود. در واقع، مدیریت استراتژی تلاش می‌کند تا اطمینان حاصل شود که سازمان اهداف خود را به بهترین شکل ممکن و با استفاده از منابع موجود دنبال می‌کند. مدیریت استراتژی شامل چند مرحله کلیدی است:



  • آنالیز محیطی: شناخت محیط خارجی و داخلی سازمان از جمله رقبا، مشتریان، فرصت‌ها، تهدیدات، نقاط قوت و ضعف‌ها.

  • تعیین اهداف و اولویت‌ها: تعیین اهداف کلان و معیارهای محقق‌شدن آنها و تعیین اولویت برای اهداف مختلف.

  • تدوین استراتژی: انتخاب راهبردها و تدوین طرح عملیاتی برای دستیابی به اهداف موردنظر.

  • تخصیص منابع: تخصیص منابع مالی، انسانی، و فیزیکی برای اجرای استراتژی‌ها و اهداف.

  • اجرا و انجام فعالیت‌ها: اجرای طرح‌ها و فعالیت‌ها به منظور دستیابی به اهداف و راهبردهای تعیین شده.

  • پایش و ارزیابی: پایش پیشرفت و عملکرد، ارزیابی موفقیت‌ها و شکست‌ها و انجام تصمیمات تصحیحی بر اساس نتایج بدست آمده.


نمونه هایی از مدیریت استراتژی


در ادامه به ارائه چند نمونه مدیریت استراتژی  پرداخته‌ایم تا ضمن یادگیری با فرایند مدیریت استراتژی و مدل های مدیریت استراتژی شاهد اجرای موفق استراتژی کسب و کار خواهید بود.


مدیریت استراتژی کسب و کار


مدیریت استراتژی کسب و کار بر فرصت‌ها و موانع موجود در مسیر کار با تمرکز بر نقاط ضعف و قوت سازمان توجه دارد. این نوع مدیریت مسیری فلسفی برای مدیریت کسب و کار است که ابتدا مدیران سطح بالا تفکر استراتژیک دارند و این تفکر را اجرایی می کنند. مدیریت استراتژیک کسب و کار به سازمان‌ها این اجازه را می‌دهد که با نوآوری و ابتکار عمل فعالیت‌ها و ایده‌های موفق را عملیاتی کنند. به طور کلی مدیریت استراتژی کسب و کار شامل مراحل زیر می‌شود: تحلیل موقعیت: ابتدا اطلاعات تحلیل موقعیت به روش‌های مختلف انجام می‌شود که با برقراری ارتباط و مشاهده محیط داخلی بین ذی نفعان سازمان ارتباط برقرار می‌شود. در نتیجه تحلیل بازار و مشتریان و رقبا نیز تحلیل می‌شوند. تدوین استراتژی: در این مرحله با شناسایی موانع محیط خارجی ماموریت سازمان مشخص می‌شود. سپس نقاط ضعف؛ قوت، اهداف بلند مدت و انتخاب استراتژی انجام می‌شود. اجرای استراتژی: سازمان با تعیین اهداف سالیانه و تعیین سیاست‌های بلند‌مدت موجب ایجاد انگیزه در کارکنان شده و منابع را مطابق با آن تخصیص می‌دهد تا استراتژی‌ها به درستی اجرا شوند. ارزیابی استراتژی: با ارزیابی استانداردها، در صورتی که استراتژی‌ها به درستی اجرا نشود موفقیتی نیز بدست نمی‌آید. لذا بازنگری استراتژی‌ها و تدوین و اجرای آن اهمیت زیادی دارد.

نمونه هایی از مدیریت استراتژی
نمونه هایی از مدیریت استراتژی


معرفی بهترین کتاب ها در زمینه تعریف استراتژی 


در ادامه به معرفی برخی از بهترین کتاب‌های مفید در زمینه استراتژی پرداخته‌ایم:



  • کتاب چهار اصل اجرای استراتژی                                 


کریس مک‌چزنی ، شان کاوی و جیم هالینگ در این کتاب کوشیده‌اند چهار اصل کلیدی را برای اجرای استراتژی بیان کنند. همچنین نحوه‌ی پیاده‌سازی این اصول نیزبررسی کرده‌اند. این چهار اصل شامل تعریف اهداف مطلقاً مهم ، انتخاب شاخص‌های پیشرو به جای شاخص‌های تأخیری ، تعریف کارت امتیازدهی وپاسخ‌گویی است.



  • کتاب مدیریت استراتژیک


این کتاب نوشته فرد آر دیوید است که یکی از شناخته شده‌ترین کتاب های مدیریت استراتژیک به شمار می‌رود که یکی از کتب معروف و پرفروش در زمینه مدیریت استراتژیک است. این کتاب به‌طور جامع مفاهیم و مباحث مربوط به مدیریت استراتژیک را پوشش می‌دهد و به عنوان یک منبع مهم برای دانشجویان، مدیران و تحلیلگران استراتژیک شناخته می‌شود.



  • کتاب استراتژی اقیانوس آبی


اقیانوس آبی نوشته چان کیم و رنه موبورن است که به بررسی چگونه پیشی گرفتن از رقبا می‌پردازد و بر ایجاد بازارهای جدید و خلق ارزش برای مشتریان تمرکز دارد.


سوالات متداول  



  • ویژگی‌های یک استراتژی خوب چیست؟




ویژگی‌های یک استراتژی خوب شامل تطابق با اهداف سازمان، تداوم پذیری و پایداری در طولانی‌مدت، ایجاد مزیت رقابتی، سازگاری با منابع موجود سازمان، قابلیت اجرا و اعمال‌پذیری در سازمان، ایجاد ارزش افزوده برای سازمان، تعیین شده و شفاف بودن و پذیرش شده و پشتیبانی از طرف اعضای کلیدی سازمان می‌شود.



  • تفاوت استراتژی و استراتژیک در چیست؟




استراتژی برای رسیدن به اهداف بلندمدت استفاده می‌شود که رسالت اصلی سازمان را برآورده می‌کند اما استراتژیک اشاره به طراحی و پیاده سازی استراتژی در همه بخش‌های سازمان دارد.


جمع بندی


در این مقاله از وب‌سایت تودی به تعریف مفهوم استراتژی و معرفی انواع استراتژی در کسب و کار پرداختیم. در نتیجه، می‌توان استراتژی را به عنوان یک برنامه کلی و بلندمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در مواجهه با شرایط محیطی مشخص تعریف کرد. این برنامه‌ریزی شامل انتخاب تصمیمات و اقداماتی است که به تحقق اهداف مشخص و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان کمک می‌کند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *